سلام عليكم ممنون از اين كه كامنت من را برام فرستادي تا دوباره درباره جواب شما فكر كنم و جواب بدهم اما ازاين كه جواب كامنت من را دادي خيلي خوشحال شدم و بيشتراز ان اين است كه دوباره برام كامنت كردي كه من بازم خوشحالتر از قبل شدم من دوست دارم جواب احسان شما را با احسان جواب بدهم و منظورم از اين جواب اين است كه ديدگاه خودم را بيان كنم خدايي نكرده جسارت نباشه به شماو افكار خوب شما...
شما در جواب كامنت من فرموديد:حاج آقا. آخه مگه ميشه تو اين دوره زمونه جنوني به نام عشق پايدار بمونه...
نظر من:بله در اين دوره زمونه هم معناي عشق وجود دارد اما معاني پيش هر فردي فرق ميكنه برخي عشق را به برهنگي و استفاده از وسايل ارايشي تعبير ميكنند واگر شما به وب هاي عاشقانه مراجعه كنيد اين را به خوبي درك خواهيد كرد كه براي نشان دادن عشقاز تصوير يك خانم نيمه لخت را كه گل به دستش گرفته و يا كنار پنجره و يا كنار جوي اب و يا پشت شيشه نشسته استفاده كردهاند كه به نظر من اين به تصوير كشيدن شهوت است تا عشق و اين چنين عشقهايي كه واقعيتش شهوت است پايدار نخواهد بود و تا يكي دو روز بيشتر طول نمي كشد ...اما نمونه دوم عشق كساني هستند كه با تكيه به اموزهاي ديني و روح خود را پروزش داده اند براي مهرباني و احساسات و مردم كه اين عشق واقعي است كه شخص از همه بيشتر خداوند را دوست دارن و اگر به كسان ديگر هم ابراز محبت و عشق ميكند به خاطر اين است كه خداوند از اين كار او خوشحال ميشود مثلا خداوند رضايت خود را در ابراز علافه به زن و فرزند قرار داده است كه شخص با اين كار خود خو د را به خدا نزديك مي كند كه اين طور افراد هم فراون هستند فقط كافي است كه ما كمي به واقعت ها فكر كنيم ..
ادامه كامنت شما:آخه تو اين دنياي امروزي که هم زن و هم مرد براي يه لقمه نون دارن ميدوون , چطوري ميشه از يه گل هر روز مراقبت کرد؟؟؟
نظر من :پروش اوم گل با كارو تلاش منافاتي نداره و اين كار و تلاش است كه ميتونه اون گل عشق را پرورش بده شما به اين فكر كن كه مردي به خاطر گزران زندگي از صبح تا به شب به كارگري رفته و شب به خونه مياد و دستهاش را ميشوره و خانمش حوله اي به دستش ميده و اون كاگر دستش را خشك ميكنه در اين موقع اون بنده خدا يه لبخنيد ميزنه و تمام خستگي روز از تن خود و خانمش بيرون ميره به اين ميگن عشق و با خستگي كنار سفره غذا مينشينه و با بجه ها غذا ميخوره و گاهي دست محبت روي سر دخترش ميكشه و گاهي هم دست محبت روي سر پسرش ميكشه به اين مگين عشق ما خيال ميكنيم كه عشق يعني دست هم را گرفتن و توي خيابون پرسه زدن و ...به اين عشق گفته نميشه بلكه اسم اين ول گردي است و اتلاف عمر و......
ادامه كامنت شما:آخه تو اين دنياي امروزي که هم زن و هم مرد براي يه لقمه نون دارن ميدوون , چطوري ميشه از يه گل هر روز مراقبت کرد؟؟؟
نظرمن:علم بستگي به نوع علم شما دارد و لي به نظر من ارزش علم زماني است كه در اختيار ديگران قرار بگيرد و راه گشايي براي ديگران باشد و هيچ اشكالي ندارد كه ادم را راه علمش كاسبي بكنه و اين عيب نيست بلكه درستش هم همين است شما ميخواهيد با اين زندگي خودتورا بگزرونيد و اين يك ارزش است و ادم بايد ا زعلمش در راه خدمت به مردمش استفاده كنه اما منصفانه به نظر من هيچ اشكالي نداره كه علم و گرفتن احرت اصلا اين معقول است كه شخصي مثلا دكتر شود كه هم مردم را مداوا كند و هم معاش خوش را فراهم كنه ولي هر كاري كه انجام ميده درست باشه و به زير دستان و افراد بي بضاعت هم نظر لطفي داشته باشه..
ادامه كامنت شما:؟؟؟؟دوست دارم علم داشته باشم ولي فقط يه باغبون باشم!
اين دوست داشتن شما هيچ منافاتي با علم داشتن و كار كردن نداره و شما ميتونيد در ضمن علم واموزي و كار كردن باغبون خوبي هم باشيد ....در اين مسائل سخن بسيار است كه اگر دوست داشته باشيد ديدگاهاي خود رمطرح كنيد تا با هم به گفتگو نبشينم از اين كه كمي طولاني شد عذر ميخواهم