هفته پيش درگير امتحانات بودم وقت نكردم وبلاگتون را درست نگاه كنم ... وبلاگ خوبي داريد ... و شايد بيشتر از 20 بار كلمه عشق رو ديدم ... اين مطلب آخري رو يك جوري نوشتيد كه انگار پسر هستيد!
وقتي مردي عاشق شما شود، نمي تواند دست از شما
بردارد. او هميشه مشتاق تماس گرفتن، ديدن و گذراندن وقت با شماست. مرد عاشق واقعا مي خواهد افکار شما را بداند. او در
حضور شما فعال تر و پرتحرک تر مي شود. گهگاه در مورد خاطرات خوب و بد خود با شما
صحبت مي کند. وقتي با شما حرف مي زند، بخشي از زندگيش را با شما به اشتراک مي
گذارد چرا که مي خواهد شما نيز در آن سهيم باشيد. اگر مردي با اين عبارت جمله خود را آغاز کند که "تا به حال
هرگز اين موضوع را به کسي نگفته بودم، اما...."، اين نشانه ارزشمندي است.
البته خب راست مي گيد ... همين جورياست تقريبا!
خيلي كم پيش مي ايد براي هر كدوم از ما كه از بين همه آدم هايي كه با هاشون برخورد مي كنيم بتونم عاشق يك كدوم بشيم و واقعا بخوايمش!
هميشه به دنبال چنين شخصي مي گرديم... تو محل كار...تو دانشگاه و يا حتي وقتي كه تا سر خيابون مي خوايم بريم....
و تازه اگه پيداش كنيم و موقعيت برقراري ارتباط هم پيش باد ...
تازه درد عشق شروع مي شه!
و تازه اين نصفه ماجراست كه اون طرف مقابل هم بخواد...و الا كه مي شه باتلاق عشق يكطرفه ... كه خيلي دردناكه!
اين هم كلمات اين هفته كتاب 504:
درس 40 کتاب 504
epidemic : contagious : widespreed obesity : fatness magnify chiropractor obstacle : obstruction : impediment : hinder ventilate : purify by fresh air jeopardize : risk : endanger negative pension vital municipal oral
http://pie.parsiblog.com
|