شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا

ايميك

+ «صبر تا كجا؟» يكي از دوستان گفت: من پسرخواهري دارم جوان و مريض است، به شكلي كه مثل شمع آب مي‌شود، اگر ممكن است براي دلداري او و مادرش به عيادت برويم. قبول كردم. اين بنده صالح و صبور خدا را در حالي ديدم كه از گردن به پايين فلج بود، با اين حال مدارج علمي خوبي را پيموده بود و شبانه روز بيش‌تر مشغول مطالعه بود. خيلي شگفت زده شدم كه خداوند چه بندگاني دارد.
ايميك
از او احوالپرسي كردم، ضمن اظهار رضايت و تسليم در مقابل خواست خداوند گفت: شبانه روز هزار صلوات براي سلامتي امام زمان (عجل ‌الله ‌تعالي فرجه الشريف) ختم مي‌كنم.
ايميك
گفتم: شفاي خود را از خدا نمي‌خواهي؟ گفت: اگر من نباشم هيچ اتفاقي نمي‌افتد، ولي وجود نازنين امام زمان اگر نباشد، طبق حديث هستي بهم مي‌ريزد و زمين اهل خود را فرو مي‌برد. به حال شرمندگي از پيشگاه خداوند با همه نعمت بيشماري كه به من داده، از او درس آموخته و خداحافظي كردم
آفرين بر اين صبر
خدا انشالله شفاي عاجل بهش عنايت کنه.
شبر
: (
چه روح بزرگ و لطيفي داشت ... خوش به سعادتش ....
چراغ جادو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top