سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کیمیا

مراحل ازدواج موفق( قسمت سوم)
مرحله
آشنایی:

در این قسمت قصد
برآن
است که چگونگی آشنایی توضیح داده شود:

دو نظریه در این باب
وجود دارد یکی اینکه ما بیشتر به افرادی علاقه مند می شویم که ما را کامل
می کنند
(تضادها) مثلاً فرد خجالتی از فرد جسور خوشش می آید یا یک فرد اجتماعی واهل
رفت
وآمد یک فرد منزوی واهل مطالعه را جذاب می داند . فرض اصلی این نظریه این
است که
ما تمایل داریم کسی را جستجو کنیم که دارای آن چیزی است که ما نداریم ومایل
به
داشتن آن هستیم . بسیاری از مردم این نظریه را می پزیرند چراکه به نظر می
رسد منبعی
برای شهود واحساس در آن نهفته است .

اما اگر آشنایی را از
انتخاب همسر جدا کنیم (چراکه این مرحله مرحله ی
آشنایی
است نه انتخاب ) واقعیت آشکار می شود وتحقیقات نیز نشان می دهد که
در اکثر
ازدواجهای موفق دوطرف معمولاً از بسیاری جهات به هم شبیه هستند.

نظریه بعدی حاوی این
فرض است که هرچه شباهتها وهمانندیها بیشتر باشد دو طرف بیشتر مایل به
آشنایی با
یکدیگر هستند.همانندیهای قومی ، فرهنگی ، طبقه اجتماعی ، مذهب مشترک ،
ارزشهای
مشترک ، سن وسال نزدیک به هم، سطح تحصیلات نزدیک به هم و علائق مشترک می
تواند
پایه وبنیان استواری را برای ایجاد زندگی مشترک ایجاد نماید. در مورد علاقه
مشترک
لزوماً منظور این نیست که هردو یک علاقه را دنبال کنند بلکه ممکن است بطور
فردی به
آن بپردازند اما هردو نفر به آن حوزه علاقه مند باشند . این به منزله آن
نیست که
علائق متفاوت باعث ایجاد روابط ناپایدار وناموفق خواهد شد (استثناها را
باید وارد
این بحث ننمائیم)بلکه وجود این مشترکات دوام ،
بقا ،
رضایت و موفقیت یک زندگی را بیشتر خواهد کرد.

مزیتهای
آشنایی
:

چهارمزیت
عمده ی مرحله آشنایی به ترتیب عبارتند از :

1-مشاهده ی متفاوت بودن افراد با
یکدیگر وآشنا شدن با افراد مختلف به ما کمک می کند
تا گستره تفاوتها را در افراد جامعه ی خود مشاهده کنیم . همه
ما به واقع منحصر به فرد هستیم وعلی رغم شباهتها ی فراوانی که با هم داریم
تفاوتها
ی خاص خودمان را هم داریم ،آشنایی با گستره ای از افراد به ما کمک
می کند
که این تفاوتها را از نزدیک ببینیم.

2- تعامل با افراد دیگر به ما کمک می کند تا خود را بهتر
بشناسیم.مردم به شیوه
های گوناگون فکر می کنند ورفتار می کنند ، آگاهی بیشتر از این تفاوتها به
ما در
شناخت تفاوتها ی خود با دیگران ونیز شباهتها ی خود با دیگران کمک می کند
ونهایتاً
ما را در شناخت بهتر آنچه که هستیم وآنچه که دوست داریم باشیم یاری می کند.
زمانیکه با افراد بسیار متفاوتی روبرو می شویم که به لحاظ پیشینه ، خانواده
وشخصیت
با ما تفاوتهای زیادی دارند درباره ی خود بیشتر وبیشتر می آموزیم .آشنایی بستری است برای شناخت بهتر خود.

3-در فرایند آشنایی می فهمیم که از چه
اموری خوشمان می آید واز چه چیزهایی بدمان می
آید . آشنایی به ما کمک می کند تا بهتر وروشن 
تر
بدانیم که به دنبال چه کسی هستیم وچه ویژگی ها وخصوصیاتی را در شریک زندگی
خود
جستجو می کنیم. آشنایی به ما کمک می کند تا بدانیم با چه ویژگی هایی
احساس
راحتی می کنیم وچه افرادی با چه خصلتهایی ما را ناراحت می کنند.
4- فرایند آشنای به ما دریادگیری مهارتهای ارتباطی کمک می
کند. آشنایی به ما فرصتهای زیادی برای تجربه ی ارتباط با افراد دیگر
می
دهد. ما مجبور هستیم که دریک ارتباط تصمیم های زیاد ومهمی بگیریم .تصمیم
هایی از
قبیل اینکه چه بگوئیم ، چه کاری انجام دهیم ومجبور هستیم که به پیامد های
رفتاری
خود توجه کنیم همانگونه که متوجه پیامد گفتار ورفتار دیگران برخود هستیم.

در
زمان آشنایی باید مواظب محدودیت هایی که آشنایی ایجاد می نماید باشیم:

1-(اولین مورد
بسیار مهم وقابل دقت است ):در
فرایند آشنایی هردونفر تلاش می کنند تا فقط جنبه های مثبت خود را بیان
کنند. البته
این معمول است که افراد وقتی می خواهند با هم آشنا شوند تلاش کنند تا فقط
جنبه های
مثبت خود را بروز دهند. مشکل دراین نسیت که تنها وجوه مثبت در آشنایی
برجسته می
شوند ،
بلکه مشکل اینجاست که در این فرایند
افراد
تصویر تحریف شده وغیر واقع بینانه ای از یکدیگر خواهند داشت .
و
بعد از
ازدواج زمانی که چهره حقیقی وواقعی فرد و وجوه منفی او آشکار شد همسر او
دچار
تعارض خواهد شد که چگونه او به این میزان متفاوت فکر می کند ، رفتار می کند
وحتی
صحبت می کند.

2-دور
شدن از دوستان وفعالیت های معمول روزمره یکی دیگر از محدودیت های آشنایی
است.
زمانی که ما درگیر یک آشنایی جدی ومهم هستیم خیلی معمولی است که توجه ما
فقط به آن
فرد خاص معطوف باشد واز دیگران غافل شویم وتوجه کمتری به درس ، کار
وفعالیت های
اجتماعی داشته باشیم.

3-کوتاهی وقصور در مواجهه با موضوعات ومسائل مشترک در زمان آشنایی .:ما در
زمان
آشنایی باید به مشکلات ومسائل دوره آشنایی نیز بپردازیم یا حداقل در این
جهت گام
برداریم .احتمالاً برای حفظ شور ، شوق وجذابیت ارتباط از کنار این موضوع می
گذریم
وآنها را سربسته رها می کنیم اما غافل از اینکه این مسائل نابود نخواهند شد
ومانند آتش زیرخاکستر پنهان خواهندبود تا زمان
آن فرا رسد و
سربرکشند.
4-آشنایی درصورتی که بدون حدومرز باشد آمادگی
هردونفر برای
ازدواج را تضعیف می کند
. آشنایی دونفره هرچند جهات مثبت بسیاری دارد
اما
اکثر متخصصان براین باورند که به تنهایی برای ازدواج کافی نیست . گرچه شرط
لازم
هست اما کافی نیست وباید در ازدواج موفق مسئله یادگیری نیز مد نظر قرار
گیرد :
یادگیری از تجربه اطرافیان ، یادگیری از زندگی پدر ومادر ، یادگیری از
تحقیقات
علمی ، آمادگی واقعی برای تشکیل خانواده سخت ترین ودرعین حال پاداش دهنده
ترین
وظیفه زندگی می تواند باشد.
5-این بند را خودم اضافه نموده ام وتوضیحی مانندبندقبل (
?)، در دوران آشنایی ممکن است وابستگی شدید
ایجاد شود
، لذا باید دراین دوران طوری عمل نمائیم که آگاهی خود را ازاکثرجنبه های
 طرف
مقابلمان افزایش دهیم چراکه این مرحله ، مرحله ی انتخاب نیست و ونباید
درگیر مسائل
عاطفی شدید شویم وپس از آن قدرت تصمیم گیری صحیح را نداشته باشیم . اصولاً
کسانی
که بین آنان وابستگی شدید عاطفی بوجود می  آید قدرت تصمیم گیری آنان را تحت
تاثیر قرار می دهد ویک بعدی می شوند یعنی فقط جنبه احساساتی آنان فعال می
باشد
.وبا دیدن نشانه های خطر بازهم بر ادامه مسیر اصرار می نمایند.چراکه قدرت
تجزیه
وتحلیل خود را تضعیف کرده و احساسات را تقویت .

وچندروش دیگر که شما می
توانید نام ببرید.

وجه
اشتراک کلیه روشهای فوق قراری است که برای ازدواج گذاشته می شود
. پس دراین بحث هرگونه علاقه ای که افراد به یکدیگر پیدا می
نمایند
وقرار ازدواج در آن گذاشته می شود مورد نظر ما می باشد. ودراین بحث به هیچ
عنوان
قصد آنرا نداریم که بگوئیم کدام روش سالم ، مفید ، غلط و اشکال دارد  .
واصولاً اجرای این شیوه ازدواج که درچند پست مطرح خواهد شد فرد را به
شناختی می
رساند که آیا آن علاقه ای که بوجود آمده بود به ازدواج ختم شود یا خیر .

پس
بهترین کمکی که مامی توانیم به افراد نمائیم اینست که کمک کنیم تا
شناخت وآگاهی افراد افزایش یابد ، نه آنکه پند، نصحیت
، برخورد با آنها ،
تهدید واصولاً صحیح یا اشتباه بودن کار آنها را بخواهیم مدام به رخ آنها
بکشیم .
چراکه اکثر اوقات افراد خود می دانند که
اشتباه می نمایند اما بدلیل
برخورد نامناسب اطرافیان ، اصرار آنها بر انجام کار افزایش یافته است .
وحتی برای
خود ودیگران شروع به توجیه مسئله ومثبت جلوه دادن اقدام خود می نمایند.

حالا بخشی از صحبت
های خانمی  که اینطور شرح می داد :

عامل شروع 
علاقه ما دو تا به هم مغازه ایشان بود ، که من برای خرید به آنجا می رفتم :

این آقا قبلاً ازدواج
کرده ، وحالا همسر خود را طلاق داده ، تنها زندگی می کند ، فقط به کار می
پردازد
وکاری به هیچ یک از اقوام ونزدیکانش ندارد. معتاد است البته بقول خودش کیفی
می کشد
، یک زخم قدیمی در بدن دارد که احتمال می دهم سرطان باشد . یک خانمی در
شیراز
باهاش رفت وآمد دارد ومی گوید ایشان مغازه دار است و از طلبکاران قدیمی ام
است
و....

وبعد
اضافه می کند :

الحمدالله که
همسرقبلی را طلاق داده ، کار هم که دارد ، قول داده که اعتیاد را هم ترک
کند
.و....

به هر
حال از هر روش
فوق که دو فرد به یکدیگر علاقه مند شوند و به عبارتی قرار ازدواج را
بگذارند
چنانچه مسیری را که در آینده توضیح می دهیم در نظر بگیرند وطی نمایند می
توان گفت
در مسیر ازدواج موفق گام برداشته اند.

پس
به نظرشما بلافاصله پس از ایجاد علاقه و بوجود آمدن عشق وعاشقی باید اقدام
به
ازدواج نمود یا آنکه لزوم گذراندن مراحل وآموزش هایی دراین باره پیوند ما
را
مستحکمتر و عمیقتر خواهد نمود.

آیاعلاقه
به یکدیگر همان وابستگی افراد به یکدیگر نیست ؟
آیا وابستگی شدید به هرچیزی چه روحی وروانی وچه جسمی خود نوعی اعتیاد محسوب
نمی
شود ؟ به نظرشما چندنوع عشق وجود دارد؟ دراینجا نمی خواهیم به این سئوالات
پاسخ
دهیم ، بلکه درطی توضیح وتشریح مراحل ازدواج موفق به این پرسشها نیز پاسخ
داده
خواهد شد. البته نظرات شما بویژه افراد متاهل نیز می تواند ما را دراین راه
کمک
نماید.


[ یکشنبه 89/4/20 ] [ 11:5 صبح ] [ ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ


امکانات وب


قالب بلاگفا

قالب وبلاگ

download

قالب بلاگ اسکای

اخلاق اسلامی

قالب وبلاگ